باران

صدای تق تق آب است 

که خود را می زند بر شیشه ای بسته 

که عاشق وار می ریزد به روی خاک 

هوا پر می شود از خاک آب خورده 

همه انسان ها همسایه ها 

در خواب خوش رفته 

تو باز هم لطف کردی 

در رحمان خود روی جهان تیره بگشودی 

همه دشت و دمن ـ باغ وچمن 

را یکسره سیراب کردی 

بدون هیچ فرق و تبئیزی 

و ما عادت شده 

بر الطاف جهان دارا 

فقط گوییم : 

که باران است می بارد

                                پریسا13/11/87

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد